مالک اشتر ولایت



رفته بودم مناطق سیل زده برای کمک.

 

از شدت خستگی چشم‌هایم گرم شد.

 

دیدم در تاریکی شب روح‌الله داره کمک می‌کنه.

 

با تعجب گفتم: روح‌الله خودتی؟ اینجا چیکار می‌کنی؟

 

گفت: اومدم کمک.

 

گفتم: حالا چرا الان؟ الان که دیگه شب شده.

 

گفت: ما وقتایی کمک می‌کنیم که شما نمی‌بینید.

 

می‌دونستم شهید شده.

 

 

 

ازش پرسیدم: روح‌الله اونور چه خبره؟

 

نگاهم کرد و گفت: همه‌ی خبرها همین جاست… اتفاقای خوبی قراره بیفته.

 

 

 

تا سال ۱۴۰۰ انقدر ظهور امام زمان نزدیک می‌شه که دیگه نمی‌گید چند سال دیگه امام زمان میاد، می‌گید چند ساعت دیگه امام زمان میاد؟!

 

.

 

از خواب پریدم. از حرف‌های که بینمون رد و بدل شده بود خیلی حس خوبی داشتم.

 

.

 

پ‌ن۱: خواب یکی از دوستان شهید روح‌الله که به تازگی دیده…

 

.

 

پ‌ن۲: این رویای صادقه را بگذارید کنار صحبت‌های اخیر مقام معظم رهبری نفس‌های آخر دشمنی دشمن است»

 

به زودی مراکز هسته‌ای و موشکی حکومت سعودی به دست مجاهدان اسلامی خواهد افتاد»

 

.

 

باید آماده باشیم سحر نزدیک است ان شاءالله…


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها